دل نوشت های من به یار قدیمی

ساخت وبلاگ

بگذار سر به سینه من تابگویمت
اندوه چیست، عشق کدامست، غم کجاست...

بگذارتا بگویمت این مرغ خسته جان
عمری است درهوای تو از آشیان جداست...

#فریدون_مشیری

دل نوشت های من به یار قدیمی...
ما را در سایت دل نوشت های من به یار قدیمی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4nazmn325 بازدید : 154 تاريخ : چهارشنبه 2 بهمن 1398 ساعت: 1:36

تو با قلب ویرانه‌ی من، چه کردی؟ ببین، عشق دیوانه‌ی من، چه کردی؟

در ابریشم عادت، آسوده بودم، تو با حال پروانه‌ی من، چه کردی؟

 

ننوشیده از جام چشم تو مستم، خُمار است، میخانه‌ی من، چه کردی؟

مگر لایق تکیه دادن نبودم؟ تو با حسرت شانه‌ی من، چه کردی؟

مرا خسته کردی و خود خسته رفتی، سفر کرده، با خانه‌ی من، چه کردی؟

دل نوشت های من به یار قدیمی...
ما را در سایت دل نوشت های من به یار قدیمی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4nazmn325 بازدید : 129 تاريخ : چهارشنبه 2 بهمن 1398 ساعت: 1:36

سلام.خیلی ممنون. آره سی شدم و احساس پیری دارم :(اول از خودت بگم که کم پیدایی و من باید عکس شوهر و پسر و دخترت رو توی پروفایل شوهرت ببینم؟ تو نمی‌خوایی بیایی تلگرامی، اینستایی چیزی خودت رو هم سالی یه ب دل نوشت های من به یار قدیمی...
ما را در سایت دل نوشت های من به یار قدیمی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4nazmn325 بازدید : 150 تاريخ : چهارشنبه 2 بهمن 1398 ساعت: 1:36